تـــو مـــــرا نـادیــــده بـگـیــــر . . .
و مــــــــن
بـدنـــم روز بـــه روز کـبـــــودتـر مـی شــــود . . .
از بــــــس . . .
خــــودم را مـی زنـــــم ،
بـــــه نـفـهـمـــی . . . !!!
دیگر منتظر کسی نیستم
هر که آمد...
ستاره از رویاهایم دزدید
هر که آمد...
سفیدی از کبوترانم چید
هر که آمد...
لبخند از لبهایم برید
منتظر کسی نیستم
ازسر خستگی در این ایستگاه نشستهام
فقط همین...
در انتظار تو کاسه صبر که هیچ صبر کاسه هم لبریز شد...
راست میگفت...!
من در حدش نبودم...!
در حدش همونایی بودن...!
که امروز باهاش بودن فردا با رفیقاش...!
یــﮧ جــایـے دلــت مـےخـــواנ
دسـت آدمـا رو بــڪـشـے ،
نـــگـﮧ شـوלּ دـارے ،
صــورتــشـوלּ رو مــیـوלּ دســتـات مـحڪــم بــگـیـرے ؛
بــگـے : بــبـیـטּ !
مـטּ נوســِتت دارґ .. .نــرو ! خـُـب...
گاهی میان بی رحمی هایت محبت کنی بد نیست . . .
نگذار روزی که جدا شدیم
خجالت زده ی خاطره هایم باشی . . .
دل ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﻫﺎﯾﺖ
ﻭ ﺗﻮ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﯾﺎﺩﺕ ﻧﯿﺴﺖ
ﺭﺍﺳﺘﻲ
ﭼـــــﺮﺍ ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﺗﻨﮓ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﺩ. . .
بگو . . .من عادت دارم به نبودن ها . . . .
جایم رافروختی. . . . .؟
گاهی وقتا اغوش گرمت ارومم میکنه ....
محبت هایت را شمردم !
درست بود
اما این عشقت را پس بگیر ، گوشه ندارد ...
بعضیا فکر میکنن با خیلیام،
خیلیام فکر میکنن با بعضیام،
قشنگیش اینکه؛
من موندم و تنهاییام . . .
هر بار تنهایی ام را با کسی قسمت کردم
با رفتنش تنهایی ام را چندین برابر کرد
حالا در ازدحام تنهایی ، خودم را گم کرده ام
بدجور دلم هوای خودم را کرده است..
در بهار زندگی احساس پیری میکنم
با همه آزادگی فکر اسیری میکنم
بس که بد دیدم ز یاران به ظاهر مهربان
بعد از این بر کودک دل سخت گیری میکنم
در به رویم بسته ام ، از این و از آن خسته ام
من به جمع آشیان پاشیدگان پیوسته ام
ای خدای آسمان ، بهتر تو میدانی که من
بارها در راه او تا پای جان بنشسته ا
آغشته به تو میشود روحـــــــــــــــــــــم ....
نفســــــــــــم ....
بنـــــــد بنــــــد وجــــــــــــــودم وقتی در حصار دستانت بوسه باران میشوم تقــــــــــــــــــــــــــدیر من با بوسه های تـــــــــو بر روی پیشانی ام نوشته شده ...
انگار خدا
در " صدایت "
کدئین تزریق کرده..
با من که حرف میزنی
دردهایم را تسکین می دهی...!
کاش می دانستی چقدر دلم بهانه ی تو رو میگیره هر روز
کاش می دانستی چقدر دلم هوای با تو بودن کرده
کاش می دانستی چقدر دلم از این روزهای سرد بی تو بودن گرفته
کاش می دانستی چقدر دلم برای ضرب آهنگ قدمهایت
گرمی نفسهایت ، مهربانی صدایت تنگ شده
کاش می دانستی چقدر دلواپس تو ام
کاش می دانستی چقدر تنهام ، چقدر خسته ام
و چقدر به حضور سبزت محتاجم
و همیشه از خودم می پرسم این همه که من به تو فکر می کنم
تو هم به من فکر می کنی؟
موهای یک زن خلق نشده
برای پوشانده شدن
یا برای باز شدن در باد
یا جلب نظر
یا برای به دنبال کشیدن نگاه
موهای یک زن خلق شده
برای عشقش
که بنشیند شانه اش کند , ببافد و دیوانه شود...
عطر مو های یک زن فراموش شدنی نیست!
وقتي خدا مي خواست تو را بسازد
چه حال خوشي داشت،
چه حوصله اي ! اين موها، اين چشم ها .... خودت مي فهمي؟ من همه اين ها را دوست دارم.
دوست دارم یه بار بشینم موهاتو شونه کنم
یه چند تارش بریزه .بگم اینارو میبینی ؟؟؟
بگی اره ..!!!
منم بگم با همه دنیا عوضش نمیکنم
دنیــــا فهمـید خیلی حــقیر است وقتی گفتم :
یک تارمــوی "تــــــــــ♥ـــــــو " را به همه دنيا نمیدهم...
جسارت میخواهد
نزدیک شدن به
افکار دختری که روزها مردانه
با زندگی می جنگد
اما شب ها…
بالشش از هق هق دخترانه اش خیس است
.: Weblog Themes By Pichak :.